![]() |
عواقب سوء زعامت و ولايت كسي كه خود از مراحل نفس نگذشته است
مَن وَلِيَ شَيئًا مِن اُمورِ المُسلمينَ فَضَيَّعَهُم ضَيَّعَهُ اللهُ عَزَّوجلَّ.[36]
«كسي كه متولّي امري از امور مسلمين گردد، آنگاه بواسطه جهالت و ناداني و عدم عمق كافي به مصالح و مفاسد آن موجب خرابي و اضمحلال و فساد آن امر گردد، خداوند متعال عمر او را تباه و سعادتش را به خسران و بوار و هلاكت تبديل خواهد نمود.»
مسأله شوخي نيست؛ انسان زمام امور خود را به دست فردي بسپارد كه خود او در راه و مسيرش محتاج دستگيري و هدايت فرد ديگري باشد! چنانچه شواهد بر اين قضيّه صدها و هزارها بار در طول تاريخ ثبت گرديده و كاملاً واضح و روشن است. هدايت و ارشاد خلق بايد توسط فردي صورت پذيرد كه بهيچوجه من الوجوه خصوصيّات و آثار تعلّقات و ميل به كثرات در همه ابعاد آن، و توجّه به دنيا نه فقط به مأكولات و مشروبات و لذائذ جنسي آن ـ چنانچه بسياري از افراد به اشتباه اين امور را از خصوصيّات شخص متعلّق به دنيا دانستهاند ـ بلكه مسائل باطني نفس امّاره و غرائز شيطاني منطوي و مخفي در نفس بشر كه بسيار بالاتر و ظريفتر و خطرناكتر از اين امور مذكور ميباشد در او نباشد.
عمر غذاي خود را نان و سركه قرار داده بود و به آن جلوي عوام كالأنعام به تظاهر و فريبكاري ميپرداخت، درحاليكه حتّي براي يك آن و لحظه حاضر نبود دست از خلافت بكشد و آنرا به صاحب حقيقي و اصلي آن مَولي أميرالمؤمنين عليه السّلام بسپارد. لذّتي را كه اين مردِ از خدا بيخبر و منغمر در شهوات و هواهاي نفساني و وساوس شيطاني از سلطه و حكومت بر مردم ميبرد از هزار طعام لذيذ و اشربه گوارا و همبستري با زيبارويان و برخورداري از نعمتهاي ظاهري و دنيوي بيشتر و بالاتر بود.
پس هيچگاه كسي تصوّر نكند به صرف اينكه فردي بظاهر خود را از بعضي نعمتهاي الهي محروم گردانيده و به مختصري اكتفا نموده است و برخي از اموري را كه در نزد مردم ساده لوح و بيخبر از خصوصيّات و حقائق نفس امّاره موجّه مينمايد، مرتكب ميشود و از اموري كه شايد براي بسياري جاي سؤال و ابهام بگذارد دوري ميجويد، اين شخص ميتواند متعهّد تدبير و حكومت و ارشاد ديگران گردد و زمام امور مردم را به دست گيرد. بلكه بايد فردي باشد كه خود را از منجلاب نفس رها گردانيده و وجود خود را به وجود حضرت حقّ متّصل گردانيده باشد و تمام صفات و ملكات و غرائزش با يك تحوّل و تبدّل جوهري به صفات حضرت حقّ متحوّل شده باشد، و اثري از آثار مخفيّه و پنهان در زواياي نفس امّاره و شائبهاي از ملكات رذيله كه در همه افراد بشر موجود است و با خواندن و درس دادن و درس گرفتن و مطالعه در هر مرتبه از مراتب علم و فقه و ساير شؤون و علوم متداول عالم دنيا كه باشد بهيچوجه من الوجوه از بين نخواهد رفت، در او موجود نباشد. آري، اين شخص است كه از جزئيّت به كليّت و از عالم دنيّ نفس به عالم تجرّد و از حضيض كثرت به اوج وحدت هجرت نموده است و او قابليّت ارشاد و وعظ و تربيت و مسؤوليّت تدبير و اداره امور اجتماع و شخص را واجد است.
منبع آنلاین:اسرار ملكوت جلد ۲آیت اللـه سید محمد محسن حسینی طهرانی- ۳ -
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسبها: ولایت, اهمیت خود سازی, عرفان اسلامی, آیت الله محمد محسن طهرانی مد ظله, ,

