بهار

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

بهار


 سروی صنوبری

باغی و سبز و تازه و شایسته بهار!

اصلا بهار از تو بیاموخت رستنش!

باغ از تو یاد دارد سبزی و خرمی

رود از سرود هستی تو داستان خویش ،

تعریف میکند؛

جاری و پر صدا

بلبل به شاخ نسترن از خوبی تو گفت.

شمشاد حکایت قد تو کرد با چمن!

میگیرد از تو وام همه باغ آرزو

هر گل کنار جو و شمیمت ز کو به کو

هر نسترن که بر گل نرگس سلام کرد ،

یاد تو زنده شد.

هر یاس پرپری که به فصل خزان فسرد ،

چشمش به راه بود.

کی میرسی ز راه؟

خوابند بچه ها 

دیریست خفته اند و به کرات گفته اند:

بیدار میشویم ، 

بیدار میشویم ، خبر کن بهار را.

کی میرسی بهار؟!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، دل نوشته و خودمانی، شعر و ادبیات، ،
:: برچسب‌ها: انتظار, امام زمان شعر بهار,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : پنج شنبه 24 اسفند 1391
زمان : 17:14


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.